در معاملات، همه از تحلیل تکنیکال اطلاع دارند. بنابراین آیا تا به حال فکر کرده اید که شاخص های فنی در نمودار از کجا می آیند؟ این نظریه از پایه و اساس نظریه داو که برای اولین بار بیش از 100 سال پیش منتشر شد، توسعه یافته است. اگر تئوری داو را به خوبی بلد باشید، مطمئناً نتایج معاملاتی شما بسیار خوب خواهد بود. مثل این است که شما کلید موفقیت در بازار فارکس را دارید. بنابراین نظریه داو چیست؟ چرا اینقدر مهم است؟
نظریه داو چیست؟
نظریه داو اولین بلوک سازنده برای توسعه تحلیل تکنیکال است که توسط آقای چارلز هنری داو کشف شد. در ابتدا، این فقط ایده اصول اولیه در سرمقاله وال استریت ژورنال در سال 1899 بود.
با این حال، در سال 1902، او به طور ناگهانی درگذشت و این نظریه را ناتمام گذاشت. یکی از همکاران داو، به طور معمول ویلیام پی. همیلتون – که به عنوان سردبیر وال استریت ژورنال جایگزین او شد، به تحقیق و تکمیل نظریه مانند امروز ادامه داد.
تئوری داو توسط بسیاری از معامله گران در جهان به عنوان پایه یا اولین مبنای سیستماتیک برای تمام تحقیقات بازار در نظر گرفته می شود. داو معتقد است که بازار سهام یک معیار قابل اعتماد برای یک اقتصاد به عنوان یک کل است.

شش اصل نظریه داو
تمام تئوری های تحلیل تکنیکال که امروزه می شناسیم از نظریه داو گرفته شده است. بنابراین، اگر می خواهید تحلیل تکنیکال در فارکس را درک کنید، باید 6 اصل اساسی زیر را بدانید.
اصل 1: بازار همه چیز را منعکس می کند
بر اساس تئوری داو، اطلاعات مربوط به گذشته، حال و آینده بر بازار سهام تأثیر می گذارد و از طریق قیمت سهام و شاخص های مرتبط منعکس می شود. اینها شامل نرخ بهره، درآمد، تورم و غیره است. فقط شرایط عینی مانند زلزله، سونامی و تروریسم مستثنی هستند. با این حال، به زودی ریسک عوامل عینی در بازار قیمت گذاری می شود.
بازار همه چیز را منعکس می کند. این چیزی است که هیچ کس نمی تواند انکار کند. بسیاری از معامله گران هستند که فقط باید به حرکت قیمت نگاه کنند تا جهت بازار را تعیین کنند.
توجه: به گفته داو، اطلاعات به معامله گران کمک نمی کند تا همه چیز را در مورد بازار بدانند. برای پیشبینی رویدادهایی که قبلاً اتفاق افتاده، در شرف وقوع و احتمال وقوع هستند استفاده میشود. همه در آینده در بازار قیمت گذاری خواهند شد.
اصل 2: سه نوع روند بازار
بر اساس تئوری داو، بازار از 3 روند اساسی تشکیل شده است:

روند اصلی (گرایش سطح 1) معمولاً بین 1 تا 3 سال طول می کشد. دانستن اینکه دقیقا چه زمانی این چرخه اتفاق می افتد دشوار خواهد بود. زیرا بازار در حال حاضر توسط هیچ فرد یا سازمانی دستکاری نمی شود.
روند ثانویه (روند سطح 2) از 1 تا 3 ماه طول می کشد. به خصوص، روند ثانویه همیشه تمایل دارد که برخلاف روند اصلی حرکت کند.
روند جزئی (روند سطح 3) بیش از 3 هفته طول نخواهد کشید. معمولاً در جهت مخالف روند ثانویه است.
– در فرآیند سرمایه گذاری، معامله گران اغلب بر روند اصلی تمرکز می کنند و به ندرت به روندهای ثانویه و روندهای جزئی توجه می کنند زیرا نویز بسیار بالایی دارند.
– اگر سرمایه گذاران بیش از حد نگران روندهای ثانویه و روندهای جزئی باشند، نوسانات کوتاه مدت بازار بیش از حد حواسشان را پرت می کند. این از تصویر بزرگ می کاهد و آنها می توانند فرصت های بزرگ را در دراز مدت از دست بدهند.
اصل 3: روند اصلی شامل 3 مرحله است
نظریه داو می گوید که روند اصلی به 3 مرحله اساسی تقسیم می شود که عبارتند از:
– مرحله انباشت: در این زمان بازار بسیار کند حرکت می کند یا اصلاً حرکت نمی کند. این شروع یک روند صعودی است که سرمایه گذاران را به دنبال ورود به بازار می کند. قبل از این مرحله، معمولاً پایان یک روند نزولی است، بنابراین ریسک بسیار پایین خواهد بود. با این حال، زمانی که مشخص نیست روند نزولی به پایان رسیده یا همچنان ادامه دارد، تشخیص این مرحله دشوارترین مرحله است.
– مرحله رونق (مشارکت عمومی) زمانی است که سرمایه گذاران تعداد معینی سهام را در مرحله انباشت جمع آوری کرده اند. آنها صبورانه منتظر نشانه های مثبت از بازار بودند و سپس مراحل رونق آغاز شد. زمانی که سرمایه گذاران شروع به حفظ موقعیت خاصی در بازار و کسب سودهای کلان می کنند، این زمانی است که قیمت بیشترین نوسانات را دارد.
مرحله انتقال (توزیع) زمانی است که بازار به سطح معینی افزایش یافته است که در آن خریداران شروع به تضعیف می کنند. این مرحله نهایی روند صعودی است. در این زمان، سرمایه گذاران تمایل به فروش به شرکت های تازه وارد در بازار دارند. بازار اکنون روند نزولی را آغاز خواهد کرد.
اصل 4: روندها بر اساس حجم تعیین می شوند
حجم متناسب با روند صعودی یا نزولی خواهد بود. یعنی در روند بازار با افزایش قیمت حجم افزایش می یابد و با کاهش قیمت حجم کاهش می یابد. همچنین مواردی وجود دارد که حجم همچنان برخلاف روند است. این نشان می دهد که ادامه روند دشوار است و احتمال معکوس آن در آینده زیاد است.

اصل پنجم: میانگین ها باید یکدیگر را تایید کنند
بر اساس تئوری داو، بازگشت بازار از یک بازار صعودی به یک بازار نزولی باید توسط دو شاخص (به طور سنتی میانگین صنعتی و حمل و نقل) تأیید شود. یعنی اگر بازار عمومی سقوط کند، شاخص (فرد داخل بازار) کاهش می یابد. در مقابل، اگر بازار عمومی افزایش یابد، شاخص نیز افزایش می یابد. این به این معنی است که سیگنال های رخ داده در نمودار یک اندیکاتور باید مطابق یا مطابق با سیگنال های موجود در نمودار یک اندیکاتور دیگر باشد.
اصل 6: روند تا زمانی که نشانه های برگشت ظاهر شود حفظ می شود
این روند تا زمانی که نشانه های برگشت ظاهر شود ادامه خواهد داشت. به همین دلیل است که سرمایه گذاران باید صبور باشند و با دقت مشاهده کنند تا روند معکوس شدن را تشخیص دهند تا تصمیمات درست بگیرند.
محدودیت های نظریه داو
تئوری داو به سرمایه گذاران کمک می کند تا بازار را درک کنند. با این حال، محدودیت های زیر را نیز دارد.

- نظریه داو همیشه درست نیست. زیرا بستگی زیادی به وضعیت واقعی بازار و توانایی تحلیلی سرمایه گذارانی دارد که از نظریه داو استفاده می کنند.
- وقتی بازار همیشه لحظه به لحظه در حال حرکت است، نظریه داو خیلی دیر است.
- معمولاً در صورت وجود نوسانات متوسط، نظریه داو به سرمایه گذاران کمک نمی کند.
- تئوری داو اغلب سرمایه گذاران را سردرگم می کند
- تئوری داو بر اساس حرکات واقعی بازار پاسخ های منطقی می دهد. اما در برخی موارد بر اساس اصول تئوری داو، ممکن است بازار همچنان صعودی باشد اما در واقع وارد فاز خطرناکی شده است.
نتیجه
امیدواریم از طریق این مقاله به این سوال که نظریه داو چیست، اصول 6 گانه و محدودیت های آن را به کلی ترین شکل پاسخ داده باشید.
توصیه می کنم تنها پس از اینکه 6 اصل را درک کردید، از نظریه داو استفاده کنید. این به شما کمک می کند تا شاخص های تحلیل تکنیکال در بازار مالی را بهتر درک کنید. افراد زیادی بوده اند که سودهای کلانی از آن به دست آورده اند. آیا می خواهید نفر بعدی باشید؟ وقتی فرصتها میآیند تعلل نکنید و وقتی از دست رفتند پشیمان نشوید. من معتقدم که شما یک معامله گر عاقل هستید که تئوری داو را به عنوان راهنما در معاملات خود انتخاب کنید.
Join the Olymp Trade Club Signal Group: https://t.me/olymptradeclub19